۱۳۸۸ فروردین ۲۰, پنجشنبه

مهمان


پرنده سينه قرمز امروز هم روى شاخه ى درختِ من نشست و به نوك زدن برگ ها مشغول شد
وقتى كه من به گلهاى لاله ميرسيدم ذُل ذُل به من نگاه كرد و هيچ نگفت
وقتى كه من به او نگاه كردم با ناز از روى شاخه پريد و رفت... در راه اون بالا بالا ها به من گفت فردا دوباره برميگردد

انگار چيزى براى گفتن داشت .

هیچ نظری موجود نیست: