۱۳۸۸ فروردین ۲۱, جمعه

دشت


نمیخواست بیدارش کنند

خواب شیرین دشتهای فراخ را دید پر از گلهای نرگس خشبو که در آن
بی‌ کینه به هر سوی میدوید بی‌ ترس بدون وابستگی و خشم.

آرامش بود. همه چیز روان بود.

هیچ نظری موجود نیست: