در فروشگاه از كنار كيف هاى كامپيوتر صورتى رنگ كه براى خانمهاى تى تيش مامانى طراحى شده ميگذرد --
يادش ميايد كه شوهرش به او گفته بود مثل مردها مى ماند و دوستِ شوهرش هم به او همين را گفته بود
چرا؟
چون قرمه سبزى و fesenjoon و كشك فلان چيز بلد نبود كه درست كند و اگر هم بلد بود آنرا جزو افتخار هاى زنانِ نميدانست و اگر غذا درست ميكرد براى دلش ميكرد و بس!
و هر ارايش گر مرد براى او اوا خواهر نبود و هر ......
و از تعمير و درست كردن وسايل برقى بيشتر خوشش مى آمد
از كيف هاى صورتى كامپيوتر متنفر شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر