۱۳۸۷ آبان ۲۴, جمعه

کونگ - فو- تو آ


قرار است از امشب ورزش رزمى کونگ- فو-تو آ کنيم

وارد سالن ورزش مى شويم

با احترام دست ها را جلوى شکم مشت ميکنيم و به زبان کونگ- فو-تو آ ميگوييم توآ

لباس سياه رزمى با کمر بند آبى پوشيده ام - کلفتى پارچه اش به من قدرت ميدهد
راهدان( استاد کونگ- فو-تو آ) محکم ميگويد : کاميسماى

همگى داد ميزنيم : توآ
در سالن ورزش انرژى جارى است

يک ساعت و نيم نرمش - لگد- مشت و تمرکز
از اراده ام تازگيها خوشم مي آيد

در آينه به خودم لبخند رضايتى ميزنم و با خودم مهربانم

۱ نظر:

Mehri Publication گفت...

آفرین آزیتا .می بینم حسابی داری تازه تر می شوی .شاد باشی رفیق جانم