۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه

نقاشى


مى خواست يك تابلوى نقاشى بكشه كه توش يك عالمه آدم هم صدا ديوار پليدى ها را بدن عقب

بد بشينن رو خرابه هاش با هم چايى بخورن و به هم بگن خسته نباشى
بوم بزرگى خريد

آخه اين همه پليدى آدم خوب زياد لازم داره و اين همه آدم جاى زيادى ميگيره اگه نخواى كسى از قلم نيفته


چه صفايى داره نوشيدن اون چايى٠٠٠

هیچ نظری موجود نیست: