۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

تابستان


یک گیلاس یک زردالو یک هلوی خنک که روشون قطره‌های رطوبت نشسته روی میزن اونها به من نگاه می‌کنن من به اونها

گیلاس رقابت را میبره و اول از هم خورده میشه بعد هلو و بعد زردالو

حالا من کی بشم خوراک اونا تو چرخهٔ طبیعت بعدا بهتون میگم :)

هیچ نظری موجود نیست: